عروسی سلطنتی و ما افغان ها

.

اینجا می خواهم بحث و تحلیل این رویداد را از زبان مردم عادی افغان, بیاورم  حرف ها سخن ها میان افغان,ها.

اولا اینکه هری جان بچه ام در همان انگلیس دختر یافت نمی شد که تو رفتی او سر دنیا و یک دختر امریکایی د خود پیدا کردی؟ او هم یک زن بیوه ؟

اینکه از جانب عروس تنها مادرش در عاروسی شرکت کرده است هزار حرف تنها در همین حرکت پنهان است ،لابد دختر بی کس و کار است یا فامیلش همه با هم دسته جمع قهر کرده اند چون اقای داماد هدایای لازم را برای انها نخریده است.

 عروس چه لباس بدی پوشیده هری که ادم پیسه داری ست چرا انقدر لباس ارزان گرفته است ؟ اینها دو هزار مهمان دعوت کرده اند عجب بی ننگی است که تنها دوصد نفر از انها را نان می دهند ،قباد عالم ای چی ابرو ریزی است که ملکه بریتانیا با ان دبدبه و کبکبه اش براه انداخته است .

لباس داماد را سی کن لباس نظامی ؟ دیگه کالا یافت نمی شد ،امو بچه یک بزرگتر نداشت که نصیحت کند بچم یک کالای ابرومند د جان کن که همه ی مردم دنیا تو را سی می کنن.نام خدا شاید تو پادشا شوی مردم بد می گویند.

نگاه کن که ای مردم عجب مردمی هستند د کلیسای خود هم عروسی, می کنند هم عزا داری . اینها می روند د عروسی, خود د کلیسا و یک اخوند مسیحی انها را نصیحت می کند د عروسی, ما مردم اخوند هیچ پای خود را در او مجلس نمی گذارد فقط خطبه را می خواند و می گریزد که در گناه شنود موسیقی شریک جوان های رقاص نشود .

در این عروسی, بسیار همه چیز سر نظم و ساعت بود و عروس تا ساعت یازده شب در ارایشگاه نبود و نان عروسی هم ساعت دوازده شب داده نشد این است فرق ما و انگلیس .

از همین عروسی معلوم است چرا افغان,ستان اینطور شد و انگلستان ان طور.

ما را در تلگرام دنبال کنید https://t.me/GolshahrLetters