نیمه شب و صدای یخچال

ساخت وبلاگ
نیمه, شب است و سکوت مطلق که نیست گاهی صدای, گربه ای از دور دست می اید که ناله می کند گاهی صدای, پیامک های ایرانسل و صدای, یخچال,.

راستی انوقت ها چقدر یخچال, ها صدا می داد،
امروز در روزنامه ها و اخبار دیدم که قرار است اجناس کوپنی شود، بی اختیار یاد پنیرهای دانمارکی زمان جنگ افتادم یاد کره های هلندی با طعم  خوشمزه شان  که وقتی کوپنش اعلام می شد توی صف خوار و بار فروشی محل می توانستی همه ی همسایه ها را ببینی که یک دیگ و یاسطل اورده اند و خوشحالند .
تعداد ما زیاد بود چهار قالب بزرگ پنیر صبح ها لبخند روی صورتت می نشاند و یخچال, ما قدری سنگین می شد و انقدرها صدا نمی داد.
انوقت ها همه ی ما اعم از افغان و پاکستانی و ایرانی با هم کوپن داشتیم  با دفترچه  اقتصادی برای همه ما نفت می دادند که زمستان اتش بخاری مان سرد نباشد،
بعد ها یعنی بعد از جنگ کوپن های ما افغان ها قطع شد و زندگی قدری سخت تر، قالب های پنیر مان دیگر چهار تا چهار تا نبود گاهی داشتی گاهی نه.
کره هلندی را فراموش کردیم همه چیز ازاد بود و خریدش سخت.
امروز خبر کوپن را دیدم و به فردا فکر می کنم و اینکه ایا باز قرار است تاریخ مان تکرار شود و صدای, یخچال, مان بلند؟ نمی دانم.

یادداشت های یک مهاجر افغان...
ما را در سایت یادداشت های یک مهاجر افغان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3vebbikasf بازدید : 131 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 1:55